
خلاصه داستان:
پس از چندین بار اقدام به فرار، “فرانک ماریس” را از زندان آتلانتا به آلکاتراز منتقل می کنند و رئیس زندان، که به زندانش می نازد، به او می گوید که هرگز کسی از آن جا فرار نکرده و فرار هم نخواهد کرد. اما در این جا نیز “فرانک” تصمیم می گیرد که فرار کند…